گلاب اشک

امان زلحظه غفلت که شاهدم هستی...!!!
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

دعای حضرت

21 تیر 1393 توسط افضلي

مرحوم شیخ عباس قمی به نقل از قطب راوندی نقل می کند که:

عبدالرحمان اصفهانی (که بر کیش اهل سنّت بود)، برای شکایت از ظلمی که بو او شده بود، از اصفهان راهی پایتخت حکومت عباسی شد.

عبدالرحمان اصفهانی میگوید: من وارد بغداد شدم، و در مقابل دربار متوکل عباسی ایستاده بودم،
و منتظر بودم که نوبت به من برسد، تا بر او وارد شوم.

در همین حال مقربان دربار او گفتند: متوکل بسیار خشمگین و غضبناک است!
پس من بر خود ترسیدم که نکند مرا نیز به سبب خشمش عقاب کند، لذا نه راه پیش داشتم، و نه راه پس!!؟

علت خشم و ناراحتی او را سؤال کردم،
گفتند: او بر امام شیعیان؛ - حضرت علی بن محمد - علیه السلام - غضب کرده است.

چیزی نگذشته بود، که ناگهان جوانی دلربا و بسیار دل انگیز در آنجا حاضر شد.
درباریان گفتند: او علی بن محمد النقی علیه السلام است.

تا او را دیدم، ناخداگاه محبت او در دلم جای گرفت،
و بدون این که سخنی بر زبان جاری کنم، در دل خود برایش دعا کردم،
که خدایا او را از شر متوکل عباسی حفظ کن!

ناباورانه تا حضرت در مقابل من قرار گرفت، فرمود:
خدا دعایت را مستجاب کند، و مال و ثروت فراوان و فرزندان صالح بسیار و عمر طولانی به تو عطا کند!
لذا تا ایشان در مقابل متوکل قرار گرفت، به ناگاه و برخلاف تصور ، متوکل شروع به لبخند زدن نمود،
و او را تکریم نموده و با احترام بازگرداند.

عبدالرحمان میگوید: پس از بازگشت به اصفهان، دیری نپایید که خدا وند به برکت دعای امام هادی علیه السلام به من اموال و ثروت فراوانی عطا فرمود، و صاحب خانه فراخ و بزرگی شدم، که در اصفهان مثل و مانندی نداشت،
و به برکت دعا حضرت، صاحب فرزندان صالح و نیکو شد،
و اکنون که این ماجرا را نقل می کنم، 70 سال عمر کرده ام.
پس عبدالرحمان اصفهانی به مکتب حضرت مشرف شد، و شیعه شد.


و قال مولانا صاحب الزمان عليه السلام فی توقیعه الشریفه: اَکثرُوا الدّعُاءَ بِتَعجِیلِ الفَرَجِ، فإنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم:
حضرت فرمودند: برای تعجیل در امر فرج بسیار دعا کنید، زیرا همین دعا موجب گشایش مشکلات - معنوی و مادی - شماست.(كمال الدين للصدوق ج2 ص485)

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

نظر از: عمادی [عضو] 
  • تفاحه الفردوس

سلام ای کریم بن کریم

سلام ای غریب مدینه

سلام ای کسی که بیست بار پای پیاده رفتی حج سه بار اموالت حتی کفشهاتو بین فقراء تقسیم کردی

اقاجون امسال نیمه ی ماه رمضون چی میخوای بهم عیدی بدی

اقاجونم قربونت برم یا امام حسن:

شنیدم شما به اون کسی که بهتون ناسزا گفته بد وبیرا گفته دستش وگرفتی بردی خونت بهش غذا

دادی بهش پول دادی جا و مکان دادی

اقا جان تو به اون کسی که بهت ناسزا گفته هدیه دادی

حالا پس به من شیعه روز ولادتت چه میخوای عیدی بدی؟

1393/04/21 @ 22:04
نظر از: عمادی [عضو] 
  • تفاحه الفردوس

آقای غریب و کریمم سلام…
آقای من امروز به بهانه ی عیدی گرفتن آمده ام تا گناهانم را ببخشی…
مولا جان دلم به این خوش نیست که من لایق بخشش توام…دلم به این خوش است که تو اهل جود و کرمی…
آقای کریم من…اگر امروز در خانه ات را می زنم برای این است که می دانم اهل کرم هیچگاه کسی را از در خانه شان نمی رانند…
مولای من…سید من…
امروز روز ولادت شماست و زمین و آسمان غرق در شادی و نور است…
آقای من نظری بینداز بر دستهای خالی ام که از دامان پر مهر تو چسبیده است…
مولا جان…فرزند عزیز زهرا (س)….آمده ام و به تو پناه آورده ام..
آمده ام که بگویم..قدری مرا به آغوش بکش که من می ترسم از همه گناهان و شیاطینی که مرا احاطه کرده اند…

1393/04/21 @ 22:01


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

گلاب اشک

لحظاتی نأمل ودرنگ....برای شیعیان دلسوز
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس